فشن و شکل‌گیری شرق

تاریخ مد، زمینی حاصلخیز برای دربرگرفتن مسائل مربوط به جنسیت و بدن، قدرت و کنترل، تجارت و تولید، و هنر و فرهنگ عامه است. این مجموعه از چهارده مقاله در مورد شرق آسیا حدودا. دهه‌های 1880 تا 1960 نه تنها کیمونو، کیپائو و هانبوک آشنا را نشان می‌دهد، بلکه پیشرفت‌های کمتر شناخته‌شده‌ای در لباس‌های نظامی و مدرسه، لباس‌های مذهبی، لباس‌های تشریفاتی، لوازم جانبی و تجارت نساجی را نشان می‌دهد. مد – چه به مترادف‌های خنثی لباس / لباس / لباس و چه به تجسم تغییر و جذابیت – در اینجا به عنوان یک رسانه ناهمگون ارائه می‌شود که آسیای شرقی به طور گسترده و مکرر برای ابراز وفاداری، تأثیرگذاری بر رفتارها و تغییر شکل جامعه به آن روی آورده است. برای هدف ما، مد (شامل لباس، مو، لوازم جانبی و پارچه) به دنبال شیک بودن در میان طبقه پولدار محدود نمی شد. مبارزات رایج، مانند اینکه آیا و تا چه حد باید سبک‌های غربی اتخاذ شود، بحث‌هایی را در سطح ملی و حتی بین‌المللی برانگیخت. چه کسی می توانست چیزی بپوشد که به ندرت تصمیم یک نفره بود. مدرن‌سازان، استعمارگران و حاکمان، برخی از شیوه‌های مد را به اهداف خود اختصاص دادند و دیگران نیز از آن پیروی کردند. در زمان‌های ناپایدار، حفظ لباس‌ها و لباس‌های سنتی می‌توانست نشان‌دهنده نوعی مقاومت در سراسر طیف سیاسی باشد، اما می‌توان آن را به همان اندازه در خدمت اقتدارگرایی قرار داد. مد، هویت و قدرت در آسیای مدرن بر ایالت‌های انتقالی اواخر چینگ به چین اولیه جمهوری‌خواه، میجی به تایشو ژاپن، کره استعماری، تایوان و هنگ‌کنگ تمرکز می‌کند، جایی که تصورات با هم برخورد کردند.

تاریخ مد آسیایی پایه مادی قوی در غرب دارد. لباس‌های اژدهای چینی، کیمونوی ژاپنی و هانبوک کره‌ای مدت‌هاست که توسط مؤسساتی مانند موزه تاریخ طبیعی آمریکا و موزه پی بادی اسکس (پم، مشهور به هنرهای تجارت دریایی) و موزه‌های هنرهای زیبای اصلی مانند موزه متروپولیتن جمع‌آوری شده‌اند. هنر، موسسه هنر مینیاپولیس، موزه بروکلین، موزه سلطنتی انتاریو، و موزه ویکتوریا و آلبرت. با این حال، برای مدت طولانی، اقلام لباس آسیایی عمدتاً توسط غیرآسیایی‌ها به عنوان لباس‌های قومی دیده می‌شد که در زیر مجموعه‌های منسوجات و هنرهای تزئینی طبقه‌بندی می‌شدند. در غرب، مقالات لباس آسیایی برای اولین بار به عنوان کنجکاوی به بازار عرضه شد – برای مثال در محله های چینی. در حالی که برخی از انواع لباس‌ها، مانند لباس‌های تئاتر نو، در نهایت به عنوان اشیایی هنری با تاریخ‌های پیچیده توجه را به خود جلب کرد، بسیاری از لباس‌های تاریخی آسیایی از جمله کیمونو برای اولین بار در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با بینندگان غربی در بوتیک‌های سوغات یا نمایشگاه‌های جهانی مواجه شدند.

در این زمینه‌ها، اهمیت عمیق‌تر لباس‌ها به‌عنوان نشانگر رتبه، ثروت، وضعیت تأهل، متافیزیک، ملی‌گرایی فرهنگی و غیره به‌طور ضعیفی در نظر گرفته می‌شود. مشکل سازتر زمانی است که موزه ها در قرن بیست و یکم هنوز مدهای آسیایی را تحت خوانش های سطحی و شرقی قرار می دهند. غیر معمول نیست که کیمونو را با شمشیرها و زره های ژاپنی به نمایش بگذاریم که منعکس کننده شیفتگی محلی به فرهنگ سامورایی است. اما مخاطبان انتقاد پذیرتر می شوند. در سال 2015، زمانی که موزه هنرهای زیبا، بوستون، بازدیدکنندگان را دعوت کرد تا یک کیمونوی ماکت بپوشند و جلوی نقاشی بایستند، در سال 2015 جنجال‌ها در مورد لاژاپوناز 1876 کلود مونه بالا گرفت (کامیل مونه با یک کلاه گیس بلوند و یک کیمونوی قرمز روشن) عکس هایشان گرفته شود این نوع ارائه، کلیشه‌های آسیایی خاصی را که در شخصیت‌پردازی‌های فیلم مانند قاتل کیمونو‌پوش، او-رن ایشی در فیلم بیل را بکش (۲۰۰۳) دیده می‌شود، تقویت می‌کند، که سوفی فتال با لباس کیپائو را نیز به نمایش می‌گذارد. خوشبختانه، تحقیقات علمی در مورد کیمونو به طور فزاینده‌ای به زبان انگلیسی در دسترس است، مانند کیمونوی آنا جکسون: هنر و تکامل مد ژاپنی (2015) و کیمونوی تری ساتسوکی میلهاپت: یک تاریخ مدرن (2014).

در سال‌های اخیر، نمایشگاه‌های موزه‌های پرفروش به افتخار طراحان مد غربی یا افراد مشهور در موزه‌های هنرهای زیبا به تدریج به گسترش گفتمان کمک کرده است. متصدیان کنجکاو می خواهند داستان های جایگزینی درباره خلاقیت و عاملیت بگویند. نمایشگاهی که اخیراً نماینده ای بود، «جورجیا اوکیف: هنر، تصویر و سبک» در موزه پی بادی اسکس بود که در آن لباس اوکیف به عنوان منعکس کننده زیبایی شناسی مدرنیستی او و تقویت شخصیت عمومی سختگیرانه ای بود که او به شدت پرورش داده بود.6 جنبه اجرایی مد به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از آثار بزرگتر یک هنرمند، همچنین موضوع نمایش بزرگ فریدا کالو در موزه ویکتوریا و آلبرت (ژوئن تا نوامبر 2018). این نمایشگاه‌ها در حالی که در ارتباط‌های نادیده گرفته می‌شوند، می‌خواهند اهمیت جدیدی را برای مد و خود شیک نشان دهند.

به نظر می رسد تاریخ لباس آسیایی در آستانه بازنگری های مشابه است. برای مثال، در یک دهه گذشته، موزه‌ها تلاش کرده‌اند تا تاریخ منسوجات چینی را از دیدگاه‌های علمی دوباره روایت کنند. دستاورد برجسته‌تر تغییر لباس در چین: مد، تاریخ، ملت (2008) اثر آنتونیا فینان است که لباس‌هایی را از منابع چاپی از اواخر سلسله چینگ تا انقلاب فرهنگی جمهوری خلق چین کاوش می‌کند. فینین با نگاهی خاص به «مد»، پیوندهای بین تغییر ماهیت لباس مردم را به رویدادهای سیاسی اجتماعی مهم محکم می کند. به طور مشابه تاکید بر یک چارچوب اجتماعی سیاسی، تجسم زیبایی: جنسیت و ایدئولوژی در آسیای شرقی مدرن (2012) ویرایش شده توسط آیدا یوئن ونگ است. در حالی که بر ساختارهای «زنان سنتی» و «زنان جدید» تمرکز می‌کند، مقالات در آن جلد از طیف متنوعی از منابع مانند مجلات مد، مجلات طراحی داخلی، تصاویر روزنامه‌ها، و نقاشی‌های زنان و زنان استفاده می‌کنند.

مفاهیم زیبایی و زنانگی در جوامع در حال تغییر بر نحوه لباس پوشیدن زنان تأثیر گذاشت. اما در نهایت، این مقاله به دنبال شکستن مرزهای مصنوعی بین تاریخ هنر، تاریخ مد، مطالعات فرهنگی بصری، تاریخ اقتصادی و سیاسی و مطالعات جنسیتی است. تاریخ زن از زمان سقوط کینگ در سال 1911، بازسازی میجی (1868-1912)، یا سقوط سلسله چوسون و امپراتوری کره یا امپراتوری داهان (1897-1910) تکامل یافته است. دهه 1910 سرآغاز فعالیت های حق رای زنان در چین بود، در حالی که جنبش اول مارس 1919 در کره استعماری حامیان زن بسیاری داشت. اگرچه اصلاحات لباس مدرن بر مردان و زنان تأثیر گذاشت، اما تکامل آنها را نمی توان از مشارکت زنان در اصلاحات اجتماعی جدا کرد.

اصلاح لباس یک پدیده منحصر به فرد آسیای شرقی نبود. پاتریشیا کانینگهام مدهای جدیدی را در رابطه با ارتقای سلامت زنان و نقش اجتماعی آنها در اروپا و آمریکا در پایان قرن بیستم قرار داده است. چندین محقق جنبش های اصلاح لباس در غرب را در ارتباط با حق رای زنان تعریف می کنند. از دهه 1850 تا 1890، زنان در انگلستان ویکتوریایی خواستار رهایی از سبک‌های مد مجلل یا غیرمنطقی بودند که از دهه 1890 تا 1920 تا دوران پیشرفت در ایالات متحده ادامه یافت. فعالان اجتماعی طرحی منطقی برای لباس زنان پیشنهاد کردند که بدن را به راحتی و بدون محدودیت فعالیت های روزانه بپوشاند. با این وجود، لباس‌های زنان تا حد زیادی تزئینی باقی ماندند و برای سبک زندگی فعال مناسب نبودند. به عنوان مثال، گیل فیشر نشان می‌دهد که چگونه زنانی که شلوار پوشیده بودند سرکش یا غیر متعارف ارزیابی می‌شدند. آملیا جنکس بلومر (1818-1894)، مدافع حقوق زنان و اعتدال، با به اصطلاح بلومرها همراه بود و به آن دسته از زنانی اشاره داشت که به جای دامنی که با ژاکت کوتاه می پوشیدند، شلوارهای گشاد را ترجیح می دادند.

رهایی از کرست، کرینولین یا شلوغی یک فرآیند طولانی و پر زحمت بود. پوشش با محدودیت کمتر برای زنانی که در مزارع کار می‌کردند تحریم شد، اما زنانی مانند مری ادواردز واکر (1832-1919) به دلیل پوشیدن شلوار در سال 1866 دستگیر شدند. از نظر تاریخی، اصلاحات گسترده لباس با تغییرات سیاسی اجباری همراه بود. . نیمه دوم قرن نوزدهم نه تنها برای آسیا، بلکه برای اروپا و آمریکای شمالی نیز دوران پرآشوبی بود. جنگ داخلی در ایالات متحده به تازگی در سال 1865 به پایان رسیده بود، در حالی که ژاپن با نابودی شوگونات توکوگاوا در سال 1868 وارد دوره جدیدی شد. کمی بیش از یک دهه قبل، ناوگان کمودور متیو پری در سواحل توکیو ظاهر شد و ژاپن را تحت فشار قرار داد تا بنادر خود را به روی تجارت خارجی باز کند. در سال 1854، ژاپن با ایالات متحده معاهده ای امضا کرد که تجارت در دو بندر را مجاز می کرد. در سال 1858، معاهده دیگری امضا شد که بنادر بیشتری را باز کرد و شهرهایی را تعیین کرد که خارجی ها بتوانند در آن اقامت کنند. هنگامی که خارجی ها به طور قانونی مجاز به انجام تجارت در مجمع الجزایر شدند، سیاست درهای بسته توکوگاوا شوگونات عملاً منتفی شد. در دهه 1870، دولت میجی یک سری اصلاحات بنیادی از جمله لباس های تشریفاتی جدید برای خانواده امپراتوری (از جمله امپراتور و امپراتور) و مقامات دولتی را اعلام کرد. سپس تجربه ژاپن در چوسون کره تکرار شد و ژاپن اکنون نقش یک قدرت خارجی را ایفا می کند که برای نوسازی، از جمله اصلاحات لباس، فشار می آورد، که تجارت را به نفع متجاوزان منحرف کرد. به جز کسانی که با ژاپن آشتی کردند، کل این روند برای مردم چوسون ناراحت کننده بود.

نمایشگاهی که در سال 2014 در موزه هنر فیلادلفیا برگزار شد، گنجینه هایی از کره: هنر و فرهنگ سلسله چوسون 1392-1910، توجه زیادی را به لباس مدرن و کت و شلوار اروپایی مقامات درباری امپراتوری کره جلب کرد. در بخشی با عنوان «پایان یک سلسله» لباس، لوازم جانبی و عکس‌هایی از مقامات دولتی در دوران امپراتوری کره ارائه شد. ردای رسمی متشکل از شلوارهایی که با ژاکتی تا زانو پوشیده شده بود، نماد جاه طلبی رژیم برای شریک برابر در دیپلماسی با کشورهای مدرن بود. نقاشی‌ها و عکس‌هایی از چهره‌هایی که به سبک‌های سنتی و مدرنیزه شده در این نمایشگاه به روند اسکیزوفرنی مدرنیزاسیون توجه می‌شود. در کره، فیلم‌ها و درام‌های مجلل دوره‌ای، لباس‌های تاریخی را برای شهروندان عادی بسیار آشناتر از یک نسل پیش کرده‌اند. فیلم آخرین پرنسس محصول 2016 زمانی که شاهزاده خانم چوسون ناسیونالیسم خود را با سرپیچی از دستورات لباس توسط “میزبانان” خود در ژاپن که او را در سنین بالا مجبور به نقل مکان به آنجا می کنند، بیان می کند. سیزده سالگی، و هنگامی که سرانجام در سن پیری به کره برمی گردد، او با افتخار هانبوک را می پوشد.

کیونگمی جو و کیونگهی پیون مشاهده کردند که مردان کره ای شهری به سرعت کت و شلوارهای غربی، عصای پیاده روی و ساعت مچی را انتخاب کردند، در حالی که زنان کره ای توانستند سبک های سنتی را حفظ کنند. ک. اصلاحات لباس PYun و A. Y. ونگ در کره بر پذیرش لباس های غربی در حوزه عمومی متمرکز شد و زنان در حوزه خصوصی را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار ندادند، علیرغم افزایش علاقه به آموزش عمومی دختران. جو بر دیدگاه دوتایی در مورد لوازم جانبی غربی تأکید می کند: مردان در فضای عمومی تشویق می شدند یا از آنها خواسته می شد که آنها را بپذیرند در حالی که اکسسوری هایی که زنان استفاده می کردند اغلب نشانه ای از غرور یا تجمل تلقی می شد. در مقاله پیون، استدلال می‌شود که پارچه‌های پشمی بافته‌شده بیشتر برای لباس‌های مردانه در آسیا بوده و حتی پس از جنگ جهانی دوم فقط برای نخبگان اجتماعی قابل دسترسی است.

کودتای گاپسین در سال 1884 و اصلاحات گابو در 1894-1896 دو رویداد با پیامدهای گسترده ای برای نگرش های مد کره ای بودند. از آنجایی که نخبگان اصلاح‌طلب جانب ژاپن یا روسیه را گرفتند، به لباس مدرن‌شده آنها با شک و تردید نگاه می‌شد. با گره خوردن روندهای جدید مد به مصرف آشکار و تولیدات و واردات مجلل ژاپنی، مخالفت ها با مدرنیزه کردن لباس به عنوان ملی گرایی ضد استعماری مطرح شد. با این حال، تکثیر مکان‌های مدرنیته در دوران بین‌جنگ – رستوران‌ها، کافه‌ها، تئاترها، سالن‌های آبجو، فروشگاه‌های بزرگ و غیره- به این معنی بود که فرصت‌های فزاینده‌ای برای مردم وجود داشت تا کت و شلوارهای غربی و کفش‌های پاشنه بلند خود را به نمایش بگذارند. سفرهای محلی یا دور که به مردم اجازه می‌داد فرهنگ‌های خود را با فرهنگ‌های خارجی مقایسه کنند، به کاهش انگ مدرن به نظر رسیدن کمک کرد. به همین ترتیب، در ژاپن، ایجاد فضاهای مدرن مانند فروشگاه‌های بزرگ و پارک‌های عمومی، پوشیدن همشهریان را بیشتر نمایان کرد. نقش مشابهی که توسط دفاتر پست، غرفه های تلگرام، بیمارستان ها و مدارس ایفا می شد کمتر مورد انتظار بود. در سرتاسر آسیای شرقی، تبلیغات در روزنامه‌ها و مجلات و پوسترها در فروشگاه‌ها تمایلات مصرف‌کنندگان را حول مدهای مدام تغییر می‌داد. در واقع، مد هرگز یکپارچه نشد و مردم خود را با درجات متفاوتی از تازگی می پوشیدند.

بسیاری از سنت‌های به اصطلاح ژاپنی در میجی تا تایشو ژاپن (حدود دهه‌های 1910 تا 1930) با اختراع و نوآوری منعکس شدند. همانطور که خانه‌های ژاپنی با آشپزخانه‌های مدرن و میزهای ناهارخوری طراحی شده برای گردهمایی‌های خانوادگی صمیمی در شهرهای بزرگ، نوستالژی برای یک مکان بومی یا زادگاه بومی در مکان‌هایی که به دلیل شهرنشینی و صنعتی‌سازی به حاشیه رانده شده‌اند، یا توسعه نیروی کار زنان مانند پیشخدمت کافه‌ها یا کارخانه‌ها بازسازی شدند. کارگران نمونه این روند بودند. در چین مدرن، چئونگاسم یا گیپائو شناخته‌شده‌ترین نوع لباس سنتی است، اگرچه به‌طور دقیق، اختراع قرن بیستمی بود که شروعی مشکوک در لباس‌های «بنر» یا چی کینگ داشت. در دهه‌های 1920 تا 1930، لباس‌های مدرن مانند گیپائو در فرهنگ چاپ آسیایی غالب شدند، به‌ویژه تبلیغات و تصاویر روزنامه‌هایی که در مراکز شهری مانند شانگهای و توکیو تولید می‌شدند.

شانگهای که به عنوان «پاریس شرق» شناخته می شود، شهرت خاصی به عنوان یک زمین بازی جهانی برای افراد شیک و جذاب به دست آورد. در سال 1937، این شهر حدود سه میلیون نفر جمعیت داشت. ساکنان اروپایی، آمریکایی یا روسی تنها حدود 35000 تا 50000 نفر بودند، اما این اقلیت خارجی قدرت اقتصادی زیادی در تجارت و امور مالی داشتند. سینما، انیمیشن و موسیقی عامه پسند همگی در شانگهای رونق داشتند. افراد اجتماعی در شانگهای برای مهمانی های رقص و ضیافت به سبک مدرن لباس می پوشیدند. با این حال، بسیاری از چینی‌ها همچنان به کدهای لباس سنتی پایبند بودند. اکثر شهروندان معمولی و زنان در خانه فقط اندکی مد خود را اصلاح کردند و گهگاه ظاهر خود را با لوازم جانبی به روز می کردند. بنابراین، اصلاح لباس در همه جا یا به طور مداوم انجام نشد.

در سال 2000، هیزل کلارک یک کتاب کامل، هرچند کوتاه، در چئونگاسم منتشر کرد – نوعی لباس غلاف در آغوش بدن با یقه ماندارین و دکمه‌های گل چینی. او جنبه‌های تولید، طراحی و سبک را مورد بحث قرار می‌دهد، اما به چگونگی استفاده از این لباس نمادین در بخش‌های مختلف دنیای سینوفون، مانند تایوان و هنگ کنگ، نمی‌پردازد. حتی یک نوع لباس برای افراد مختلف معنای متفاوتی داشت. همانطور که نگ اشاره می کند، چئونگاسم در فرهنگ عامه هنگ کنگ که از طریق هالیوود شرق گرا فیلتر شده است می تواند به طور همزمان نمایانگر حسن اخلاقی و منحط باشد. این پارادوکس همچنان در هنگ کنگ امروزی و مد معاصر طنین انداز است. تاریخ مد چینی توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. کتاب هایی مانند مد چینی خوانجوان وو از مائو تا اکنون (2009). صنعت مد چینی: رویکرد قوم‌نگاری (2013) و مد چینی کریستین تسوئی: گفتگو با طراحان (2010) نور جدیدی بر نیروهای پیچیده تاریخی که صنعت مد را تغییر داده‌اند، می‌تابانند. اینها عمدتاً به روندهای معاصر مربوط می شوند.

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *